امروز از صبح مشغول بودم و بعد نهار و خوابیدن دخترک فرصتی پیش اومد و تصمیم گرفتم به اینجا سری بزنم.اول همه ستاره های روشن پنل رو خاموش کردم.بعد تمام پیوندهای وبلاگ رو (بعد مدت ها) از اول تا آخر دونه دونه سر زدم و بعد هم بوکمارک ها.بعضی متروکه و خالی از سکنه بودند و آخرین نوشته ها مال ۴۰۲ و ۴۰۳ بود.بعضی هم آخرین پستشان از همین چند روز اخیر بود و از حال و روز خودشان گفته بودند.


ما خوبیم.زنده و سلامت.اینجا که ما هستیم همه چیز امن و امان است.ولی ترکش های روانی جنگ به اینجا هم رسیده.این چند روز گذشته که همه ته دلمان غم بزرگی داریم و مدام داریم خبرها رو چک میکنیم، دسترسی به تلگرام و کانالم نداشتم و از حال دوستان بی خبرم و این بی خبری بیشتر کلافه ام میکنه.


دخترها امروز عصر امتحان میان ترم زبان دارند و سرخوش ( و زغوغای جهان فارغ طور) دارند با هم تمرین میکنند و تو سروکله هم میزنند.در حالی که همه جا تعطیل و اکثر امتحانات و برنامه ها لغو شده این آموزشگاه همچنان پیگیرانه و مُجِدّانه (!) تاکید داره به ادامه فعالیتش (: